آزاد

برای دل خودم

آزاد

برای دل خودم

رباعیات خیام

افسوس که بی فایده فرسوده شدیم                         بر داس سپهر سرنگون سوده شدیم

دردا و نـدامتــا که تا چنـد در ایـن                                نا بـوده به کـام خویش نابوده شدیم

نظرات 1 + ارسال نظر
غیبی پور یکشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 21:41 http://occult.blogfa.com

آنگاه

خورشید سرد شد

و برکت از زمین ها رفت



سبزه ها به صحراها خشکیدند

و ماهیان به دریاها خشکیدند

و خاک مردگانش را

زان پس به خود نپذیرفت

شب در تمام پنجره های پریده رنگ

مانند یک تصور مشکوک

پیوسته در تراکم و طغیان بود

و راهها ادامهء خود را

در تیرگی رها کردند

دیگر کسی به عشق نیندیشید

دیگر کسی به فتح نیندیشید

و هیچکس

دیگر به هیچ چیز نیندیشید

در غارهای تنهائی
بیهودگی به دنیا آمد...."فروغ"

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد